باور چیست ؟ چگونه سیستم باور ها موقعیت های ما را شکل می دهند ؟

فهرست مطالب

چگونه باورها ، موفقیت یا شکست را برای ما به ارمغان می آورند ؟

قدرت باور
درباره ی قدرت باور

باور ،یک پذیرش ذهنی نسبت به موضوعی است. که معمولاً بدون دانش کافی نسبت آن موضوع شکل می گیرد . این نگرش و این ذهنیت نسبت به موارد مختلف و در جای جای ذهن ما و همچنین در روزمرگی های ما حضور دارد .

پس در تعریف اینکه باور چیست؟ میتوانیم بگوییم باور داشتن به چیزی، یک فرآیند ذهنی است که شما آن را به صورت یک حقیقت قبول دارید . و همچنین شما ممکن است چیزی را به عنوان یک واقعیت، یک نظر یا یک فرضیه قبول کنید .

باور داشتن

وقتی چیزی را باور می کنید ،ممکن است دانش شخصی نسبت به آن چیز نداشته باشید، اما معمولاً راضی هستید که آن چیز را همان طور که می اندیشید باور کنید.

سیستم باورهای شما لزوماً درست، نادرست، دقیق و یا منطقی نیست . این سیستم معمولا از راه های مختلفی مانند آموزش های خواسته و ناخواسته در خانواده، آموزش در مدرسه و دانشگاه، محیط، جامعه، سبک زندگی، تلقینات  و گفتگو های درونی و… در شما به وجود می آیند.

حالا جالب اینجاست که شما نه تنها توسط باورهای خود هدایت و کنترل می شوید بلکه به طور کاملاً ناخودآگاه به دنبال شواهد و تجربیاتی می گردید که باور های شما را تأیید و تقویت می کند، زیرا در باطن دوست ندارید اشتباه کنید.

باورهای شما اغلب تصور شما از وضعیت موجود و آنچه معتقدید درست است می باشد. اما متأسفانه این بدان معنا نیست که باور داشتن شما نسبت به موضوعی، در واقع درست است یا اگر ناراحت نشوید باید بگویم در اکثر اوقات باورهایتان نادرست می باشد.

چرا ؟

باورهای درست و غلط
باورهای درست و غلط

تنها به این علت که تا زمانی که چیزی را درست می دانید، به ندرت درباره ی اعتبار و صحت آن سؤال می پرسید یا به آن فکر می کنید. حتی زمانی که کسی درباره ی آن باور، نظری بر ضد شما ارائه میکند، با آن مقابله می کنید.

باورها از سنین پایین و تحت تاثیر محیط، در شما شکل می گیرند . آنچه به شما گفته شده، آنچه شنیدید و همچنین آنچه مشاهده کردید و تجربه کردید. باورهای شما معمولاً نتایجی است که از این تجربه ها می گیرید . 

شما در مورد خودتان، در مورد دیگران و در مورد اطرافتان، باورهایی را شکل می دهید.

مردم معمولاً به باورهای خود پایبند هستند، حتی اگر این باورها  (باورهای محدود کننده) باشند یا اینکه درباره ی آن ها شواهدی را ببینند، که خلاف آن را نشان دهند باز هم به باورهایشان می چسبند.

به همین خاطر است که استدلال منطقی با کسانی که باورهای قوی دارند بسیار دشوار و در اکثر اوقات کاری نشدنی و بسیار دشواراست.

در برخی از موارد، مردم ممکن است بدانند که باورهایشان منطقی نیست و برخلاف شواهد می باشد، اما تحقیقاتی که درباره ی علوم اعصاب شکل گرفته است به ما می گوید، باورهایی که آگاهانه و عمداً به چالش کشیده نمی شوند، همیشه بر منطق و واقعیت مبتنی برشواهد پیروز می شوند.

در اینجا نکته ی ظریف و بسیار مهمی گنجانده شده است که به ما می گوید: ما باید به صورت کاملاً آگاهانه بر باورهایی که طی سالیان طولانی در ما شکل گرفته اند غلبه کنیم.

شما باورهایتان را هم آگاهانه و هم ناخودآگاه خلق می کنید و به آنها احساس تعلق می کنید و همچنین سعی خواهید کرد به طور مداوم به صورت ( ناخودآگاه و آگاهانه ) باورهای خود را تقویت کنید.

چرا ؟

نقشه ی ذهنی 

نقشه ذهنی
نقشه ذهنی

باورهای شما بخشی از نیازهای ایمنی شما را برآورده می سازد. در حقیقت مغز شما باید باورهایی داشته باشد تا احساس امنیت کند.

مغز شما یک سیستم کامل از باورها را ایجاد کرده است که این باورها نقشه ی شما از دنیای درونی و بیرونی شما را تشکیل داده است. بدون این نقشه احساس پوچی و سردر گمی خواهید کرد.

این نقشه، سیستم باور شما نامیده می شود . سیستمی که شما را در عملکرد روزانه راهنمایی می کند.

یوهان ولفگانگ ون گوته : ( انسان با اعتقادش ساخته می شود. انسان همان چیزی را که باور دارد، در دنیای بیرون تجربه می کند. )

معمولاً شما نمی خواهید با خودتان مخالفت کنید یا اینکه ثابت کنید که اشتباه می کنید. شما نمی خواهید بپذیرید که از نقشه ی اشتباه استفاده می کنید. بنابراین از نقشه ی خود در دنیای درونی و بیرونی دفاع خواهید کرد.

خودتان بهتر می دانید که استفاده از نقشه ی اشتباه، شما را به نا کجا خواهد رساند.

باور ها ، کمک یا مانع ؟

تغییر باورها
درباره تغییر باورها

مشکل دقیقاً همینجاست .

فرانک لوید رایت: ( همیشه چیزی اتفاق می افتد که شما واقعاً به آن اعتقاد دارید و اعتقاد به یک چیز، باعث تحقق آن می شود )

سیستم باورها ی شما ( نقشه ی شما ) اغلب به شدت تحت تأثیر نظرات و تعصبات دیگران است. شکل گیری نقشه ی ذهنی شما به احتمال زیاد ناخودآگاه و بدون تعمق می باشد.

بنابراین اگر نقشه ی ذهنیتان، شما را به سمتی که واقعاً نمی خواهید بروید سوق دهد، یا اینکه نقشه ی شما با نیازها، ارزش ها و خواسته های شما همخوانی نداشته باشد، چه بر سرتان می آید؟

به همین دلیل بسیار مهم است که باورهای خود را اغلب به چالش بکشید و آنها را به روز کنید و مطمئن شوید که نقشه ی ذهنی و باوری شما، از شما در مسیری که می خواهید بروید پشتیبانی و راهنمایی می کند.

اگر می خواهید باورهای خود را تغییر دهید، بررسی مجدد و تفسیر مجدد تجربیاتی که سیستم اعتقادی شما را ایجاد کرده است، به ویژه آن دسته از تجربیاتی که منفی هستند، ضروری است. برای تغییر افکار منفی به مثبت این مطلب را بخوانید

باورهای محدود کننده و منفی خود را شناسایی کنید، مجدد آنها را بررسی کنید و از خود سوالات زیر را بپرسید:

  • این باور از کجا آمده است ؟
  • آیا این باور من است یا من آن را از شخص دیگری دریافت کرده ام؟
  • این باور چگونه می تواند به من کمک کند؟
  • این باور چگونه مانع من می شود؟
  • من از کجا بفهمم این باور درست است یا خیر؟
  • باور جدید و جایگزین برای من چیست؟

هشدار: شما باید بدانید که مغز همیشه در برابر تغییر مقاومت می کند. معمولاً بین 30 تا 60 روز طول می کشد تا مغز به یک موقعیت جدید، یا به یک باور جدید عادت کند.

اگر شما در این مدت نتوانید به صورت خودآگاه از پس باور هدفگذاری شده برآیید و یا به عبارتی در این باره پسرفت کنید، اغلب باید دوباره شروع نمایید.

اغلب اوقات نتایج شما توسط باورهایی که دارید تعیین می شود. سعی کنید یک نقشه ی هدفمند ایجاد کنید و اجازه ندهید که پیشفرض های ذهنتان، شما را به هر کجا که می خواهند ببرند.

هیچوقت برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگیتان خیلی زود یا خیلی دیر نیست. پس شروع کن، همین حالا !

برای آشنایی با فرآیند تغییر باورهای محدود کننده، کلیک کنید

برای شناسایی افکار منفی و تغییر آنها با افکار مثبت کلیک کنید

اشتراک گذاری

6 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست مطالب

اشتراک گذاری