تغییر باورها چگونه است -فرآیند کلی تغییر باورهای محدود کننده

فهرست مطالب

باورهای محدود کننده چگونه سد راه موفقیت ما می شوند ؟

باورهای محدود کننده
چگونه باورهای محدود کننده مانع موفقیت می شوند

باورهای محدود کننده را کنار بگذارید . باورهایتان به اندازه ی کافی برای ساختن آینده شما قدرتمند هستند . در فرآیندی چند مرحله ای که برایتان شرح می دهم ، به شما کمک می کنم تا باورهای محدود کننده ی خود را تغییر دهید .

آرامش درونی

 به یاد داشته باشید آنچه شما باور دارید بستگی زیادی به آنچه هستید دارد .  — نوح پورتر

قدرت باورهای شما جزء جدایی ناپذیری از شما است که کلید تمام پتانسیل های شما را در دست دارد . باورها شالوده ی یک آرزو ، دعا یا نیت را شکل می دهند و ممکن است با اراده و میل قدرتمندی همراه شود .

تعریف باور 

باور یک پذیرش ذهنی نسبت به موضوعی است که معمولاً بدون دانش کافی نسبت به صحت آن موضوع شکل می گیرد .

برای اینکه بدانید باور چیست و چگونه موقعیت های شما را شکل می دهند  ←  کلیک کنید →

باورها قدرتِ خلق و ایجاد جهان شما را دارند

قدرت باور
باورها قدرت دارند

در اینجا می خواهم به شما بگویم که چگونه باورها ، قدرت ایجاد واقعیت شما را دارند . من تصمیم گرفتم که روی باورها تمرکز کنم و جنبه هایی که ممکن است مانع و سدی برای شما باشد را برجسته کنم تا رها شوید و به موفقیت برسید .

آخرین باری که شما برای کاری درخواست دادید ، قصد خرید ماشین یا خانه یا هرچیزی که ارزش قابل توجهی دارد را داشتید به یاد بیاورید .

حتماً به یاد دارید که در هر کدام از این مسائل ، شما اعتقاد آشکاری برای انجام این کارها داشتید و از این ابزار قدرتمند برای شکل دادن و تبدیل ذهنیت و باورهایتان به یک واقعیت در آینده ی خودتان استفاده کردید .

اغلب ما نمی دانیم که چگونه می دانیم آنچه را که می دانیم !

این یک شناخت درونی است که شما باید به آن برسید که اگر باور مثبت قوی داشته باشید ، رویدادها نیز به شیوه ای مثبت برای شما رخ خواهند داد.

ما نیازی به دانستن جزئیات دقیق چگونگی وقوع رویدادها نداریم ، اما باورهای درونی ما تأیید می کند که اگر با ذهنی مثبت و قلبی خوشبین پیش برویم ، همه چیز برای ما خوب خواهد بود .

می توانید آن را یک غریزه ی درونی ، حس ششم یا شناخت درونی بنامید . باورها برای اینکه شما را یاری کنند در ناخودآگاهتان با یک هوش فراتری در حال خدمت هستند .

زمانی که شما کاری انجام می دهید باورهای شما از طریق افکار و احساساتی که شما به آنها اطمینان دارید راهنماییتان می کند و یا بهتر بگوییم شما را واردار به انجام دادن یا ندادن آن کار می کند .

و این پروسه به گونه ای شکل می گیرد که حتی شما متوجه وجود آن ، و نفوذ قدرتمندانه ای که روی شما دارد هم نمی شوید . این قدرت باور است .

زمانی را به یاد بیاورید که با تمام وجود به یک هدف خاص اعتقد داشتید . بدنت چه حسی داشت ؟ چقدر تلاش می کردی ؟ چطور از خدا  درخواست می کردی ؟

حتی ممکن است به صورت فیزیکی یا بدون شواهد فیزیکی ، آرامش درونی را تجربه کرده باشی . این قدرت باور است که شما را به اینگونه رفتارهای درونی و بیرونی مجبور می سازد .

آگاه و بیدار شوید 

بیدار شو
بیدار شو

 انسان اغلب همان چیزی می شود که خود باور دارد . اگر به خودم بگویم که نمی توانم کاری را انجام دهم احتمالاً آن کار را به پایان نمی رسانم . برعکس ، اگر باور داشته باشم می توانم کاری را انجام دهم ، حتماً توانایی انجام آن را به دست خواهم آورد ، حتی اگر در ابتدا آن توانایی را نداشته باشم — مهاتما گاندی

من شخصاً معتقد به قدرتِ آن بخشی هستم ، که تأیید می کند ، هر رویدادی این پتانسیل را دارد که زندگی مرا شکل دهد . زمانی که تصمیم می گیرم پذیرای اتفاقات و درس هایی باشم که برای من نمایان می شوند و از آنها فرار نکنم و به جنبه های مثبت آنها نگاه کنم ، تمام رخدادها برایم تبدیل به اتفاقات مثبت می شوند .

با در نظر گرفتن این موضوع ، باورهای محدود کننده و قضاوت درباره ی اینکه زندگی چگونه باید باشد به وسیله ی آگاهی و پذیرش خرد بی پایانی که دردرون من است را کنار می گذارم و خود را آماده ی دریافت و تغییر های مثبت می کنم .

به درون خودم می نگرم و اجازه نمی دهم که زندگی سرنوشت من را رقم بزند و با بهره گیری از این طرز تفکر به راحتی در پی کشف فرصت هایی هستم که خود را برایم نمایان می سازند .

اما زمانی که طرز فکری غیر از این داشته باشیم باید منتظر دریافت انرژی های منفی باشیم که روی ذهن ما سوار می شوند و ما را همچو برگی همراه این طوفان خواهد برد .

کائنات
نیروی کائنات

ما واقعیتمان را باید بر اساس عشق بی نهایت خلق کنیم نه بر اساس ترس و اضطراب . باید به این اعتقاد برسیم که نیرویی قدرتمند و هوشمند ما را هدایت می کند و به این نیروی قوی ایمان داشته باشیم .

این نیرو مسئول ایجاد یک جهان و همچنین ایجاد قوانینی برای آن است و در صورتی که آن قوانین را بشناسیم و از آن پیروی کنیم ، آنها نیز از ما حمایت خواهند کرد و در نهایت ما را به نقطه ای خواهند رساند که آن را باور داشتیم .

روح شما می داند که چه چیزی برای شما مناسب است و هیچ برنامه ی دیگری به جز تکامل شخصی ، شادی و تحقق عمیق ترین خواسته ها را برای شما ندارد .

باورهای شما قدرتمند هستند و هر تجربه ای را با تشدید درک شما از واقعیت ، رنگ می کند و آن را در ناخودآگاه شما نگهداری می کند . شما خالق زندگی خود هستید . شما راوی داستان ، کارگردان و تهیه کننده ی سرنوشت خود هستید .

شما مجبور نیستید که جزئیات را درباره ی چگونگی گسترش قانون باور در زندگی بدانید . شما به سادگی باید باور داشته باشید که این زندگی است که به شما خدمت می کند و تا زمانی که اجازه دهید زندگی به همان شکلی که وجود دارد در شما جریان پیدا کند و با انرژی های منفی و گفتگو های منفی درونی خود ، مانع آن نشوید ، این پروسه هماهنگ با هدفتان خواهد بود .

آیا فکر می کنید که من اشتباه می کنم ؟

چگونه همان نیرویی که به شما زندگی داده و تمام عالم هستی را برایتان فراهم کرده نمی تواند رشد ، شادی و رفاه را برای شما به وجود آورد ؟

این شمایید که با باورهای محدود کننده ی خود ، سدی بزرگ جلوی دریافت های مثبتتان به وجود می آورید .

نگرش منفی
نگرش منفی سد راه شماست

انتخاب های شما چه درست و چه غلط ، تحت تاًثیر باورهای شماست به همین دلیل است که من شما را به رشد فردی دعوت می کنم زیرا شما با رشد فردی است که قدرت می گیرید و با انتخاب های آگاهانه ی خود مالکیت زندگی و سرنوشت خود را در دست خواهید گرفت .

شما دعوت شده اید که آگاه و بیدار شوید . البته به این معنی نیست که شما از کارها و انتخاب هایتان در طول زندگی گذر می کنید بلکه با تغییر نگرشتان نسبت به آنها ، ذهنیت خود را به چرایی وقوعشان عوض خواهید کرد .

بسیاری از مردم کورکورانه به باورهایشان می چسبند و ناخودآگاه به آنها عمل می کنند و متعجب می شوند که چرا زندگی آنها آنطور که تصور می کردند نیست ؟

به نظر شما چرا ؟

پاسخ خود را روی کاغذ بنویسید . چند لحظه را به بررسی سؤالات زیر اختصاص دهید . با اولین چیزی که به ذهنتان می رسد به سراغ سؤال بعدی بروید و خیلی در جستجوی جواب قطعی نباشید چون گرفتار انبوهی از افکار خواهید شد .

از طریق به تصویر کشیدن مسیر خود در طول فرآیند ، به افکار خود متصل شوید و با افکارتان ارتباط برقرار کنید .

آگاهی اولین قدم به سوی تغییر است . پس پاسخ به این سوالات می توانند کمک بزرگی در جهت تغییر باورهای محدود کننده ی شما باشد .

  1. آیا از طریق تاثیر دیگران ، باورهایتان را شکل داده اید ؟
  2. اگر جوابتان بله است ، چه کسی ؟ خانواده ، دوستان ، همکاران ، معلمان ، جامعه یا محیط شما ؟
  3. در حال حاضر آنها چه جایگاهی در زندگی شما دارند و آیا از شما در زندگیتان حمایت می کنند ؟
  4. اگر آنها کمکی به شما نمی کنند ، برای ساختن آینده ی خود کدام باورهای محدود کننده ی خود را باید تغییر دهید؟
  5. جنبه هایی از زندگی خود را بررسی کند که ممکن است تصویر نادرستی از آن داشته باشید ؟ کیفیت زندگی خود را در نظر بگیرید نه کمیت آن را ، چون کمیت تنها با دارایی های مادی سنجیده می شود . به ارزش باورهایی که ایجاد کردید نگاه کنید .
  6. چه زمانی آن باورها را شکل دادید ؟
  7. در زمان شکل گیری این باورها در زندگی شما چه اتفاقی می افتاد ؟

در کتاب قدرت باور ما با چهار مرحله برای تغییر باورها آشنا می شویم .

آنچه تعداد کمی از انسان ها را از اکثریت مردم متمایز می کند ، توانایی آنها برای عمل کردن بر اساس باورهایشان است — هنری میلر

1. آگاهی را تمرین کنید

از باورهای محدود کننده ای که از کودکی برای خود شکل داده اید و دیگر برای شما مفید نیستند ، فاصله بگیرید . آن ندای درونی که به شما می گویند که خود واقعی تو این است و کارها باید به این شکل انجام شود را به چالش بکشید .

زیرا با این روش می توانید کنترل خود را از طریق چنین افکاری در دست بگیرید . وقتی که این باورهای محدود کننده را به چالش بکشید یک صدا ویک گفتگوی درونی در شما به وجود می آید که اعمال و رفتار شما را تفسیر می کند که شما باید آن صحبت های درونی را هر چه زودتر ساکت کنید .

باورهای محدود کننده با واکنش عاطفی شما تشخیص داده می شود . به عنوان مثال ، این باور را تکرار کنید : من نمی توانم . حالا به احساساتی که ایجاد می شود توجه کنید .

در زمان کودکی یا جوانی خود اتفاقی بدی را به یاد بیاورید حالا اگر در سینه ، گلو یا معده ی خود احساس سفتی و انقباض می کنید ، این بدن شماست که به شما اطلاع می دهد که این باور هنوز درناخودآگاه و بدن عاطفی شما وجود دارد.

سایر باور های محدود کننده عبارتند از : من شایسته نیستم ، من کافی نیستم ، من مهم نیستم ، من دوست داشتنی نیستم ، من زیبا نیستم ، من توانایی انجام کاری را ندارم و…

حالا زمان تغییر باورها رسیده

تغییر باورها
زمان تغییر باورها رسیده

2. از نیاز به جمع آوری شواهدی برای درست بودن باورهایتان دست بردارید

باورهایی که دیگر به شما خدمتی نمی کنند و برایتان کارایی ندارند را کنار بگذارید . با کنار گذاشتن آنها دیگر نیازی به جمع آوری شواهدی برای توجیه اینکه باور شما درست است ، ندارید .

از طریق آگاهی به دست آمده دیگر نیاز به تأیید ندارید . حالا فضایی در ذهن شما به وجود می آید که در آن صدای کوچکی از درون شما را به رها کردن دعوت می کند .

زمانی که رها می کنید  و دیگر در پی جمع آوری شواهد و دلایل نیستید ، دلبستگی خود را به اتفاقات و داستان های قدیمی از دست می دهید .

اگر رابطه ای دارید که در آن راضی نیستید و ارزش واقعی ندارید ، پس قطعاً در این رابطه خوشحال هم نیستید . در این حالت ، فرد به جای اینکه در پی راههایی برای تغییر شرایط که در نتیجه ی تغییر باورهاست باشد ،از شواهدی برای توجیه اینکه حق با اوست استفاده می کند . حالا سوال اینجاست که آیا می خواهید حق با شما باشد یا اینکه خوشحال باشید ؟

در اینجا شما نمی توانید هر دو مورد باشید . یعنی هم حق با شما باشد هم خوشحال باشید .

گری ون وارمردام Gary Van Warerdam مربی عرفان تولتک در این باره می گوید :

برای تغییر باورها ، باید یاد بگیریم آنها را به عنوان اتفاقاتی انتزاعی و ذهنیِ جدا از جهان واقعی درک کنیم و در نظر بگیریم .

تغییر باورها
تغییر باورها عامل خوشحالی شما هستند

3. خود را بدون محدودیت دوست داشته باشید تا باورهای محدود کننده ی شما تغییر کند  

برای از بین بردن باورهای محدود کننده باید از تقویت آن دست بردارید . باور من به عنوان یک کودک شش ساله که از شنا وحشت داشتم این بود که من آدم ضعیفی هستم و هرگز به چیزی که می خواهم نمی رسم .

من خودم را با دیگر بچه هایی مقایسه می کردم که می توانستند شنا کنند . سپس به عنوان یک بزرگسال متوجه شدم که این کسی که حتی از فکر شنا به حسی مانند ضعف می رسد به خاطر همان اتفاقی است که در شش سالگی رخ داده و با هزاران بار تلقین تبدیل به یک باور شده است .

سپس بدون توجه به ترس هایم خودم را در آغوش گرفتم ، تمرین کردم و در شنا مهارت پیدا کردم ، زیرا با شیوه ی تغییر باورها به این ذهنیت رسیده بودم که من از قبل انسان کاملی هستم . حالا من به شما پیشنهاد می کنم که علیرغم اعتقادات و باورهایتان ، با خودتان مهربان باشید و خود را دوست داشته باشید .

عشق به خود
خودت را دوست داشته باش

4. رؤیای جدیدی بسازید

یک قرارداد جدید برای تغییر باورها طراحی کنید و در آن یکی از باورهای محدود کننده ی قدیمی را به حالت اجرا در بیاورید . حالا این باور را به چالش بکشید . وقتی آن را به چالش کشیدید ، مطابق با حقیقت وجودی و شخصیت خود یک باور جدید بسازید .

رؤیای جدیدی بسازید
رؤیای جدیدی بسازید

برای مثال قبلی ، باور جدید من این شد که من قدرتمندم و ارزش واقعی خود را می دانم . این شامل ویژگی هایی هم تراز با خود واقعی من در زندگی است .

حالا باید شواهدی جمع آوری کنید که این باور را تقویت می کند . زندگی کن ، نفس بکش و در همه ی لحظه ها حضور داشته باش .

شاید در جایی که باورهای محدود کننده ی گذشته به شما می گوید به اندازه ی کافی خوب و دوست داشتنی نیستید باید آن را با این باور جایگزین کنید که من خودم را بدون قید و شرط دوست دارم و خود را در هر شرایطی تأیید می کنم .

باورهای خود را با آگاهی از اینکه در خدمت شما هستند بررسی کنید . نیازی نیست باورها و عقاید دیگران را بپذیرید و به خود بگویید که آن باورها برای آنها جواب داده و نیازی نیست شما هم باورهای آنها را داشته باشید .

با تغییر باورها اجازه دهید خود واقعی شما آشکار شود و بدانید که زندگی رؤیایی شما در آن طرف باورهایتان انتظار شما را می کشد . چون آن زندگی همیشه از وجود داشته و شما فقط  باید آن را فراخوانی کنید .

اشتراک گذاری

1 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست مطالب

اشتراک گذاری